۲۶ فروردین ۱۳۸۸

بررسی وضعیت 108 کشور؛ رتبه 103 توانمندی زنان ایران

بررسی وضعیت 108 کشور؛ رتبه 103 توانمندی زنان ایران

روزنامه سرمایه: طبق آخرین آمار منتشر شده در گزارش سازمان ملل ك توسعه هزاره سومك زنان ایران از نظر توانمندی جنسیتی با ارزشی معادل 345/0، از میان108 کشور مورد بررسی، مقام 103 را دارا هستند. این درحالی است که وضعیت « توانمندی جنسیتی» زنان در کشورهای توسعه نیافته ای مانند اتیوپی و زامبیا به مراتب بهتر از ایران است. از نظر توانمندی جنسیتی، اتیوپی با ارزشی معادل 477/0، در بین 93 کشور، مقام 72 و زامبیا با ارزشی معادل 425/0 ، در بین 108 کشور، مقام 91 ام را داراست. همسایه شرقی ایران، پاکستان با همه چالش هایی که در مورد زنان آن کشور وجود دارد - از جمله اینکه اخیراً در برخی مناطق شمالی این کشور مدارس دخترانه تعطیل شده است- وضعیتی بهتر از ایران دارد. طبق آخرین گزارش سازمان ملل، از نظر توانمندی جنسیتی، در میان 108 کشور، پاکستان با ارزشی معادل 392/0 رتبه 98 را دارد. سوئد مقام اول و کشور فلسطین اشغالی، مقام آخر را در این جدول داراست.بنا به تعریف سازمان ملل «میزان توانمندی جنسیتی (GEM)، نشان می دهد آیا زنان در زندگی اقتصادی و سیاسی نقش فعالی دارند یا خیر. این میزان، سهم زنان را در کرسی مجلس، قانونگذاری، مقامات ارشد و جایگاه آنان در بین کارگران فنی و متخصصان زن نشان داده و نابرابری جنسیتی را در کسب درآمد و استقلال اقتصادی کشور نشان می دهد.»در ادامه این گزارش در تعریف مفهوم « توانمندی جنسیتی» آمده است: «میزان توانمندی جنسیتی (((GEM که مفهومی جدا از شاخص توسعه جنسیتی ( GDI) دارد، روشن می کند که در هر کشور در استفاده از فرصت های شغلی تا چه حد نابرابری وجود دارد.»شاخص توسعه انسانی (HDI)، میزان متوسط موفقیت های یک کشور را ارزیابی می کند اما میزان نابرابری جنسیتی و سهم آن را در این موفقیت ها نشان نمی دهد. شاخص توسعه جنسیتی (GDI)که اولین بار در گزارش 1995 توسعه انسانی معرفی شد، با استفاده از شاخص های توسعه انسانی، میزان موفقیت در این زمینه (توسعه جنسیتی ) را ارزیابی کرده و توجه جهانیان را به این موضوع جلب می کند که نابرابری زنان و مردان در رسیدن به چنین موفقیت هایی چه سهمی داشته است. هر چه نابرابری جنسیتی بیشتر باشد، توسعه انسانی سیر نزولی پیدا می کند. هر چه نابرابری جنسیتی در توسعه انسانی پایه (بنیادی) بیشتر باشد، نسبت شاخص توسعه جنسیتی (GDI) کشور به شاخص توسعه انسانی (HDI) آن کمتر می شود. این گزارش نشان می دهد که برای ارزیابی تاثیر نابرابری جنسیتی بر دستاوردهای توسعه انسانی هر کشوری، باید ارزش «شاخص توسعه جنسیتی» و ارزش «شاخص توسعه انسانی» آن کشور را با هم مقایسه کرد. با مقایسه ارزش شاخص توسعه جنسیتی در ایران، 769/0 و ارزش شاخص توسعه انسانی آن 777/0 درمی یابیم که ارزش شاخص توسعه جنسیتی ایران، 99¥ ارزش شاخص توسعه انسانی این کشور است. به این ترتیب این گزارش نشان می دهد که از میان 157 کشور مورد مقایسه، نسبت به این دو شاخص، 91 کشور در وضعیتی بهتر از ایران به سر می برند. یعنی ایران از میان157 کشور، مقام 92 را داراست. در چهارمین اجلاس جهانی زن (پکن، 1995) بحث ارتقای مشارکت زنان و دستیابی به اهداف برابری جنسیتی به گونه ای مطرح شد که پیشرفت و مشارکت زنان محور اساسی بحث توسعه پایدار شد و شعار «فراهم نمودن فرصت های بیشتر برای توانمند سازی زنان از طریق دستیابی آنها به آموزش و قدرت و اقتصاد و فراگیری فنون و اشتغال» در کنفرانس جمعیت و توسعه قاهره به عنوان کلید اساسی رسیدن به استراتژی جدید بیان شد. اعلامیه کپنهاگ در اجلاسیه هیات رئیسه سازمان ملل در سال 1995 توسعه جهانی را چنین تعریف می کند: «اشتغال کامل، برابری میان مردان و زنان و دسترسی آنان به مسائل اقتصادی، سیاسی، آموزشی و مراقبت های بهداشتی که باید در اولویت قرار گیرد.»اما در ایران شکل گیری قوانینی مانند سهمیه بندی جنسیتی دانشگاه ها، تفکیک جنسیتی کتب درسی مدارس، عدم امکان دستیابی به مقام ریاست جمهوری برای زنان، عدم امکان دستیابی به مقام قضاوت برای زنان، نابرابری دستمزد زنان و مردان در مشاغل خصوصی ایین دست، واگذار نشدن مشاغل تصمیم گیری به زنان، تسهیل شرایط ازدواج مجدد ( به واسطه لایحه حمایت از خانواده) و... از جمله مواردی است که حقوقدانان آنان را به عنوان موانع توسعه توانمندسازی زنان در ایران یاد می کنند. در گزارش سازمان ملل از « توانمندی جنسیتی» به روال گذشته باز این کشورهای اسکاندیناوی هستند که در صدر جدول قرار دارند. از جمله دلایل احتراز این مقام به وسیله کشورهای اسکاندیناوی مانند سوئد، مرخصی دراز مدت به زنان در دوران بارداری و زایمان زنان و مردان، استاندارد آموزشی بالا، یارانه چشمگیر برای نگهداری از کودکان و نقش بالای زنان در مقاطع تصمیم گیری کلان کشور است.

هیچ نظری موجود نیست: